خاطرات تلخ

ساخت وبلاگ

یکروز رفتم بازدید یه موزه آثار باستانی .یه نفر خارجی رادیدم که روبروی یک ویترین حدود 1ساعت سر پا ماند بعد رفت ویترین بعدی باز هم طول کشید .خیلی تعجب کردم رفتم پیش مسئول موزه گفتم این آقا را دیدی چطوری به وسائل داخل ویترین خیره میشه .گفت این آقا الان یک هفته میشه هر روز میاد . دیدمش حتی بعضی وقتا گریه میکنه. به خودم گفتم ما که صاحب این تمدن هستیم فقط میریم از کنار آنها میگذریم نهایت بازدید ما از تمام آثار باستانی که در یک موزه هست 1ساعته .یعنی ما به اندازه اون خارجی درک تمدن نداریم

گردشگری با لیدر تور لرستان...
ما را در سایت گردشگری با لیدر تور لرستان دنبال می کنید

برچسب : خاطرات تلخ,خاطرات تلخ اما شیرین,خاطرات تلخ اما شیرین از آمپول زدن, نویسنده : 7gszb-travel4 بازدید : 91 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 16:46